هر وقت، که یادتو میکنمقلبم، میزنه تند تند میگه بسمهآخه یاد تو سنگین تر از این چیزی که هستمهولی خب هر جا میرم دستمهعکست،هرز نرهبپا حرارتت درز نرهکه من شاکی میشم از دستتنزار،سریع بکنن حذفتنزار اینطور ازم دور شی بیخود
من چقدر ساده بودمدنبال تکستت بودمتا چشمم به گوشی میخوردتو که رفتی همدم من علف و موسیقی شدتو که رفتی همه چی مُردهر جا رفتم چشمم به پوچی میخوردهر جا رفتم چشمم به پوچی میخوردولی خب دود و دمِ کارم رو ساختیه جوری ریختم به هماصلا کص خوار اتاق ، کص خوار همهکص خوار همهکص خوار اون زنیکه ی سلیطه ی هاره الاغگوشی خاموش، انگشتم فاکم به همهبپا موزیکامون کار دستت ندهنگو که خوبی با اون، نگو از من بهترهبا این که دوری بانو، نمیشه آدم ازت بگذره
خلاصه بعد یه عمر گداییشب جمعه رو که خوب بلدم عشقمگذشتم از دود و دمه والآن هم که زدم توو کار الکی خوشی و خنده و بشکنخلاصه بعد یه عمر زیر تتو بودن و سوزننمیاد این غم و درد ها که به چشممبا این که با تو من انگار توو بهشتمولی نمیخوامت تا وقتی که خب حرکات تو زشتن
من رو دور کردی از خودممن رو گا دادی در واقعمن رو زجر دادی دائممن رو کردی هر جایی ظالم
ولی خب باز هم خودم رو کشیدم بیرون از این حال خراب
از این دردسر ها از عن و گوهزدم توو کار یوگا، حرکات گردن و مهرزدم توو گیاه خواری، این خودش قلبم رو شستسجده و وصل زمین، اصلا انگار برقم رو بردبیخیالش شدم حتی هر کسی حقم رو خوردبیخیالش شدم حتی میبینی خندم رو مُرد
بیخیال تو شدم این خودش میدونی یه کوه غمهاون جا دیگه جهنمهحواست باشه کسی اصلاً توو اون خونه نرهبیخیال تو شدم این خودش یه مرد آهنی میخواداین خودش یه فاجست مغزت رو واقعنی میگاد
اصلا انگار سهم من نیستنزدیکم دیگه هر آدمی میاد
بعضی وقت ها سهم تنهایی و پا فشاری برای پیدا کردن یه نفرفقط باعث این میشه که دست هر عن و گوهی بهت برسهدست هر عن و گوهی بهت برسهخلاصیک یک دو دو هشتحالا خلاص